سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ندای غدیریان

منبعی برای معرفت نسبت به عید بزرگ غدیر خم

درباره ما


با گذری بر صفحات پر عبرت تاریخ و با نگاهی عمیق به وقایع آن انسان در می یابد که چه وظیفه خطیری بر دوش همگان از اول تا کنون بوده است و هر آنکه در احیای این وظیفه تلاش نموده است موفق و سربلند و پیروز بر آمده و سلمان ها و اباذرها و مقدادها و عمارها شده اند و هر آنکه در احیای این وظیفه از پای نشسته و اهمیت زیادی نداده و نعوذ بالله گاهی کار شکنی کرده ، سرافکنده و خار و ذلیل و اهل آتش بوده و طلحه و زبیرها و کعب الاحبارها و سعد بن قیس ها و دیگر منافقین شده اند . و آن امر چیزی جز ولایت و امامت و امارت مسلمین نیست که بارزترین و رساترین و دشمن شکن ترین آنها مسأله اساسی غدیر خم است. واحیای این امر ولایت وظیفه ای همگانی و جهان شمول است همانطور که در بیانات درر بار پیامبر اکرم آمده است که : فَلیُبَلِّغ الحَاضِرُ الغَائِبَ وَ الوَالِدُ الوَلَدَ اِلَی یَومِ القِیَامَةِ

پیوندهای روزانه

لینک های ویژه

دیگر امکانات

مطالب اخیر وبگاه

لینک دوستان وبگاه

آرشیو مطالب

برچسب‌ها

غدیر (8), عید (3), عید غدیر (3), علی (2), شیعه (2), واقعه غدیر (2), روایات (2), خلقت نورانی (2), خم (2), شب (2), اعمال (2), جمعه (2), چهل حدیث غدیر (1), حب (1), حدیث (1), حسنه (1), حضرت (1), حضرت زهراء (1), حلال (1), خطابه (1), خطابه غدیر (1), خطبه امام رضا علیه السلام درباره غدیر (1), خطبه حضرت عی در روز غدیر (1), خطبه غدیر (1), خطبه غدیریه (1), خلاصه واقعه غدیر (1), 18 ذی الحجه (1), آداب (1), آفرینش اهل بیت (1), اتحاد (1), احیا غدیر (1), احیاء غدیر (1), اختلاف امت (1), اسوه (1), اعمال شب جمعه (1), اعمال شب جمعه قسمت اول (1), اعمال و آداب عید بزرگ غدیر خم (1), الغدیر (1), الله (1), امامت (1), انداد (1), اهل بیت (1), اهمیت (1), اهمیت زیارت غدیریه (1), اهمیت و فضیلت غدیر خم (1), ایتا (1), برنامه (1), بغض (1), بقیع، هشتم شوال (1), پوستر (1), تبلیغ (1), تحدی (1), تقلید (1), تهنیت (1), تونس (1), تیجان (1), جایگاه (1), جمعت فی صفاتک الاضداد (1), شب جمعه (1), شقی (1), شکوی (1), دختر (1), در (1), دهر (1), رسول (1), روزه غدیر (1), زاده (1), زنده نگه داشتن عید غدیر (1), زیارت امیرالمومنین در روز غدیر (1), زیارت غدیریه امام هادی (1), سحاب (1), سر (1), سه روز در غدیر (1), سوره (1), غدیر در اهل سنت (1), غرب (1), فراموشی (1), فضائل الشیعه (1), فضائل حضرت علی (1), قرآن (1), قربان (1), لیلة المبیت (1), مدح مولا (1), مرضاة الله (1), مسابقه (1), مسابقه عید آسمانی (1), مسابقه غدیر (1), مسجد مرو (1), معادل (1), معیار (1), مقام امامت (1), ملاک (1), ملکوت (1), منشور اسلام (1), نرم افزار، غدیر،غدیر خم، برکه، برکه غدیر، نرم افزار برکه، (1), نور (1), وظیفه (1), ولادت (1), یوسف غدیر (1), کانال (1), کتاب (1), کرونا (1), کلام امام رضا (1), صفات امام (1), صیام یوم الغدیر (1), طیب (1), عظمت (1), علالمه امینی (1), عماه (1), عید آسمانی (1), عید غدیر نزد سایر فرق (1), عیدبزرگ غدیرخم (1),

طراح قالب

ثامن تم؛مرجع قالب و ابزار مذهبی وبلاگ و سایت
دوباره فاطمیه آمده ... یا فاطمه زهرا (س) شهادت حضرت فاطمه (س) بر همه مسلمانان جهان تسلیت باد...

خلقت نوری ائمه معصومین (علیهم السّلام)ق1

در احادیث بررسی شده درباره خلقت نوری چنین نقل شده است که خداوند نوری را آفرید و آن را به دو نیم تقسیم نمود که نیمی از آن حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) شد و نیمی از آن حضرت علی (علیه السّلام) گردید. سپس از این دو نور ائمه معصومین (علیهم السّلام) از نسل حضرت امام حسین (علیه السّلام) آفریده شدند.


1- سبقت زمانی خلقت ائمه معصومین (علیهم السّلام)

مسئله مورد توجه در احادیث مربوط به خلقت نوری، زمان خلق شدن نور وجود مقدس حضرت رسول اکرم محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب (علیه السّلام) است که طبق همه احادیث قبل از خلقت حضرت آدم (علیه السّلام) و حتی طبق برخی احادیث قبل از خلقت فرشتگان، آسمانها، زمین، عرش و لوح بوده است.

مدت زمان خلقت نوری حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) و حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) چهل هزار سال و چهارده هزار سال قبل از خلقت حضرت آدم (علیه السّلام) نقل شده است و نیز خلقت نوری اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) هفت هزار سال قبل از خلقت دنیا و دو هزار سال قبل از خلقت آدم یاد شده است. در اینجا به ذکر احادیث آن می پردازیم:

1 – 1 خلقت نوری حضرت رسول الله(صلی الله علیه و آله) و حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام) چهل هزار سال قبل از خلقت آدم

کنز جامع الفوائد و تأویل الآیات الظاهرة مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ مَرْفُوعاً إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادٍ قَالَ: سَأَلَ ابْنُ مِهْرَانَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ عَنْ تَفْسِیرِ قَوْلِهِ تَعَالَى «وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ»‏ فَقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ إِنَّا کُنَّا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَأَقْبَلَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ فَلَمَّا رَآهُ النَّبِیُّ تَبَسَّمَ فِی وَجْهِهِ وَ قَالَ مَرْحَباً بِمَنْ خَلَقَهُ اللَّهُ قَبْلَ آدَمَ بِأَرْبَعِینَ أَلْفَ عَامٍ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ کَانَ الِابْنُ قَبْلَ الْأَبِ قَالَ نَعَمْ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَنِی وَ خَلَقَ عَلِیّاً قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ آدَمَ بِهَذِهِ الْمُدَّةِ وَ خَلَقَ نُوراً فَقَسَمَهُ نِصْفَیْنِ فَخَلَقَنِی مِنْ نِصْفِهِ وَ خَلَقَ عَلِیّاً مِنَ النِّصْفِ الْآخَرِ قَبْلَ الْأَشْیَاءِ کُلِّهَا ثُمَّ خَلَقَ الْأَشْیَاءَ فَکَانَتْ مُظْلِمَةً فَنُورُهَا مِنْ نُورِی وَ نُورِ عَلِیٍّ ثُمَّ جَعَلَنَا عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ ثُمَّ خَلَقَ الْمَلَائِکَةَ فَسَبَّحْنَا فَسَبَّحَتِ الْمَلَائِکَةُ وَ هَلَّلْنَا فَهَلَّلَتِ الْمَلَائِکَةُ وَ کَبَّرْنَا فَکَبَّرَتِ الْمَلَائِکَةُ فَکَانَ ذَلِکَ مِنْ تَعْلِیمِی وَ تَعْلِیمِ عَلِیٍّ وَ کَانَ ذَلِکَ فِی عِلْمِ اللَّهِ السَّابِقِ أَنْ لَا یَدْخُلَ النَّارَ مُحِبٌّ لِی وَ لِعَلِیٍّ وَ لَا یَدْخُلَ الْجَنَّةَ مُبْغِضٌ لِی وَ لِعَلِیٍّ أَلَا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْمَلَائِکَةَ بِأَیْدِیهِمْ أَبَارِیقُ اللُّجَیْنِ‏ مَمْلُوءَةٌ مِنْ مَاءِ الْحَیَاةِ مِنَ الْفِرْدَوْسِ فَمَا أَحَدٌ مِنْ شِیعَةِ عَلِیٍّ إِلَّا وَ هُوَ طَاهِرُ الْوَالِدَیْنِ تَقِیٌّ نَقِیٌّ مُؤْمِنٌ بِاللَّهِ فَإِذَا أَرَادَ أَبُو أَحَدِهِمْ أَنْ یُوَاقِعَ أَهْلَهُ جَاءَ مَلَکٌ مِنَ الْمَلَائِکَةِ الَّذِینَ بِأَیْدِیهِمْ أَبَارِیقُ مِنْ مَاءِ الْجَنَّةِ فَیَطْرَحُ مِنْ ذَلِکَ الْمَاءِ فِی آنِیَتِهِ الَّتِی یَشْرَبُ مِنْهَا فَیَشْرَبُ مِنْ ذَلِکَ الْمَاءِ وَ یُنْبِتُ الْإِیمَانَ فِی قَلْبِهِ کَمَا یُنْبِتُ الزَّرْعَ فَهُمْ عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مِنْ نَبِیِّهِمْ وَ مِنْ وَصِیِّهِمْ عَلِیٍّ وَ مِنِ ابْنَتِیَ الزَّهْرَاءِ ثُمَّ الْحَسَنِ ثُمَّ الْحُسَیْنِ ثُمَّ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ  فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنِ الْأَئِمَّةُ قَالَ إِحْدَى عَشْرَةَ مِنِّی وَ أَبُوهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ‏ ثُمَّ قَالَ النَّبِیُّ  الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ مَحَبَّةَ عَلِیٍّ وَ الْإِیمَانَ سَبَبَیْنِ‏. (1)

در کتاب کنز جامع الفوائد و تأویل الآیات الظاهره از قول محمد بن عباس مرفوعا تا محمد بن زیاد نقل شده است که محمد بن زیاد گفت: ابن مهران عبدالله بن عباس در مورد تفسیر این سخن خدای تعالی «و ما همگى (براى اطاعت فرمان خداوند) به صف ایستاده ‏ایم و ما همه تسبیح‏ گوى او هستیم. (سوره مبارکه صافات، آیه 165 و 166)» سوال نمود. پس ابن عباس گفت: ما در محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بودیم سپس حضرت علی بن ابیطالب (علیه السّلام) وارد گشت. وقتی نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) او را دید، به روی او تبسمی نمود و فرمود: خوش آمد کسی که خداوند او را چهل هزار سال قبل از حضرت آدم خلق نمود. گفتم: ای رسول خدا آیا فرزند قبل از پدر آفریده شده است. فرمودند: بله، همانا خدای تعالی قبل از خلقت آدم در این مدت، من و علی را خلق نمود و نوری را آفرید سپس آن نور را به دو نیم قسمت کرد و قبل از آفرینش تمام اشیاء، مرا از نیمی از این نور و علی را از نیم دیگر آن خلق نمود. سپس اشیاء را خلق کرد و اشیاء تاریک بودند و نور اشیاء از نور من و علی گرفته شده است، سپس خداوند ما را در سمت راست عرش قرار داد و سپس ملائکه را آفرید و ما خداوند را تسبیح گفتیم و ملائکه تسبیح گفتند و لا اله الا الله گفتیم پس ملائکه تهلیل (لا اله الا الله) گفتند و تکبیر گفتیم (ذکر الله اکبر را گفتیم) پس ملائکه تکبیر گفتند و آن را من و علی یاد دادیم و آن در علم پیشین الهی بود که محب من و محب علی داخل آتش نشود و شخص کینه دار از من و علی در بهشت وارد نشود. خدای عزّ و جلّ فرشتگانی خلق کرد که در دستشان کوزه‌ های سیمین دارند که لبریز از آب حیات فردوس برین است. تمامی شیعیان علی (علیه السّلام) پدر و مادرشان پاک بوده و پرهیزگار و پاک هستند و به خدا ایمان دارند. زمانی که پدر یکی از آنها بخواهد تا با همسرش مباشرت نماید، یکی از فرشتگانی که به دستش کوزه ای از آب بهشت دارد می آید و آن آب را در ظرف آبی می افکند که او از آن می نوشد، پس او از آن آب می نوشد و ایمان در قلبش می روید چنانکه که گیاه می روید پس آنان دلیلی آشکار از پروردگارشان و پیامبرشان و از وصیشان علی و از دخترم زهرا و سپس از حسن و سپس حسین و سپس امامانی از نسل حسین (علیهم السلام) هستند. گفتم: یا رسول الله، ائمه چه کسانی هستند ایشان فرمودند: یازده تن از آنها از (نسل) من هستند و پدرشان علی بن ابی طالب (علیه السّلام) است. سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: سپاس خدای را که محبت نسبت به علی (علیه السلام) و ایمان به امامت وی را از اسباب و ملزومات ایمان واقعی قرار داد.

2 – 1 آفرینش نور حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) چهارده هزار سال قبل از خلقت آدم

رَوَى صَاحِبُ الْمَنَاقِبِ‏ عَنْ سَلْمَانَ قَالَ سَمِعْتُ حَبِیبِی الْمُصْطَفَى یَقُولُ‏: کُنْتُ أَنَا وَ عَلِیٌّ نُوراً بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مُطَبَّقاً یُسَبِّحُ اللَّهَ ذَلِکَ النُّورُ وَ یُقَدِّسُهُ‏ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ اللَّهُ‏ آدَمَ بِأَرْبَعَةَ عَشَرَ أَلْفَ عَامٍ فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى آدَمَ رَکَّبَ ذَلِکَ النُّورَ فِی صُلْبِهِ فَلَمْ نَزَلْ‏ فِی شَیْ‏ءٍ وَاحِدٍ حَتَّى افْتَرَقْنَا فِی صُلْبِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَجُزْءٌ أَنَا وَ جُزْءٌ عَلِیٌ‏. (2)

صاحب کتاب مناقب از سلمان روایت می کند که گفت از حبیبم حضرت مصطفی (صلی الله علیه و آله) شنیدم که گفتند: من و علی نوری در هم تنیده و به هم آمیخته در بین دستان خدای عزّ و جلّ بودیم که این نور خدای را تسبیح و تقدیس می کرد که این امر چهارده هزار سال قبل از آن بود که خداوند آدم را خلق کند. پس هنگامی که خدای تعالی آدم را خلق نمود، این نور را در کمر آدم قرار داد، ما همواره با هم بودیم تا اینکه در کمر عبد المطلب جدا شدیم پس بخشی از آن نور من گردیدم و جزئی از آن علی گردید.


3 – 1 خلقت نوری پنج تن آل عبا (علیهم السّلام) هفت هزار سال قبل از آفرینش دنیا

حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ هَارُونَ الْهَاشِمِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی الثَّلْجِ قَالَ حَدَّثَنَا عِیسَى بْنُ مِهْرَانَ قَالَ حَدَّثَنَا مُنْذِرٌ الشراک [السَّرَّاجُ‏] قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِیلُ بْنُ عُلَیَّةَ قَالَ أَخْبَرَنِی أَسْلَمُ بْنُ مَیْسَرَةَ الْعِجْلِیُّ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ عَنْ مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ  قَالَ‏: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَنِی وَ عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ الدُّنْیَا بِسَبْعَةِ آلَافِ عَامٍ قُلْتُ فَأَیْنَ کُنْتُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ قُدَّامَ الْعَرْشِ نُسَبِّحُ اللَّهَ تَعَالَى وَ نَحْمَدُهُ وَ نُقَدِّسُهُ وَ نُمَجِّدُهُ قُلْتُ عَلَى أَیِّ مِثَالٍ قَالَ أَشْبَاحِ نُورٍ حَتَّى إِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَخْلُقَ صُوَرَنَا صَیَّرَنَا عَمُودَ نُورٍ ثُمَّ قَذَفَنَا فِی صُلْبِ آدَمَ ثُمَّ أَخْرَجَنَا إِلَى أَصْلَابِ الْآبَاءِ وَ أَرْحَامِ الْأُمَّهَاتِ وَ لَا یُصِیبُنَا نَجَسُ الشِّرْکِ وَ لَا سِفَاحُ الْکُفْرِ یَسْعَدُ بِنَا قَوْمٌ وَ یشق [یَشْقَى‏] بِنَا آخَرُونَ فَلَمَّا صَیَّرَنَا إِلَى صُلْبِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَخْرَجَ ذَلِکَ النُّورَ فَشَقَّهُ نِصْفَیْنِ فَجَعَلَ نِصْفَهُ فِی عَبْدِ اللَّهِ وَ نِصْفَهُ فِی أَبِی طَالِبٍ ثُمَّ أَخْرَجَ النِّصْفَ الَّذِی لِی إِلَى آمِنَةَ وَ النِّصْفَ إِلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ أَسَدٍ فَأَخْرَجَتْنِی آمِنَةُ وَ أَخْرَجَتْ فَاطِمَةُ عَلِیّاً ثُمَّ أَعَادَ عَزَّ وَ جَلَّ الْعَمُودَ إِلَیَّ فَخَرَجَتْ مِنِّی فَاطِمَةُ ثُمَّ أَعَادَ عَزَّ وَ جَلَّ الْعَمُودَ إِلَى عَلِیٍّ فَخَرَجَ مِنْهُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ یَعْنِی مِنَ النِّصْفَیْنِ جَمِیعاً فَمَا کَانَ مِنْ نُورِ عَلِیٍّ فَصَارَ فِی وُلْدِ الْحَسَنِ وَ مَا کَانَ مِنْ نُورِی صَارَ فِی وُلْدِ الْحُسَیْنِ فَهُوَ یَنْتَقِلُ فِی الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة. (3)

ابراهیم بن هارون هاشمى از محمّد بن احمد بن ابى الثّلج از عیسى بن مهران از منذر شراک از اسماعیل بن علیه از اسلم بن میسره عجلى از انس بن مالک از معاذ بن جبل‏ (4) نقل کرده است که وى گفت: رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله) فرمودند: خداوند عزّ و جلّ هفت هزار سال قبل از آفرینش دنیا من و على و فاطمه و حسن و حسین را آفرید. معاذ مى ‏گوید: عرضه داشتم: اى رسول خدا پیش از آفرینش دنیا شما کجا بودید؟ حضرت فرمودند: جلو عرش بودیم و خداى تعالى را تسبیح نمودیم و مى‏ ستودیم و تقدیس و تمجیدش مى‏ کردیم. عرض کردم به چه هیأت و شکلى بودید؟ حضرت فرمودند: شبح هایى از نور بودیم تا این که حقّ تعالى اراده کرد صورت ما را بیافریند لذا ما را عمودى از نور نمود و در صلب جناب آدم انداخت و پس از آن ما را به اصلاب پدران و ارحام مادران ما درآورد و ابدا نجاست شرک و قذارت کفر به ما اصابت نکرد، دسته ‏اى به واسطه ما سعادتمند و گروهى دیگر به واسطه ما شقى شدند، بارى وقتى ما را به صلب عبد المطلب وارد کرد آن نور را بیرون آورده و دو نصفش کرد نیمى از آن را در صلب عبد اللَّه، نیم دیگرش را در صلب ابو طالب قرار داد پس نصفى که تعلق به من داشت را به آمنه و نصف متعلّق به على را به فاطمه دختر اسد منتقل نمود، پس آمنه مرا و فاطمه على را زایید بعد خداوند عزّ و جلّ عمود نور را به من برگرداند پس فاطمه از من خارج گردید سپس عمود را به على علیه السّلام اعاده داد پس حسن و حسین از آن حضرت بیرون آمدند پس آنچه از نور على بود در فرزندان حسن و آنچه از نور من بود در اولاد حسین استقرار گردید و همین نور که در اولاد حسین بود در ائمّه (علیهم السلام) انتقال یافت و تا قیامت باقى است. (5)


4 – 1 خلقت نور معصومین (علیهم السلام) دو هزار سال پیش از خلقت آدم

عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ (علیهم السّلام):‏ أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ کَانَ ذَاتَ یَوْمٍ جَالِساً فِی الرَّحْبَةِ وَ النَّاسُ حَوْلَهُ مُجْتَمِعُونَ فَقَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ فَقَالَ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْتَ بِالْمَکَانِ الَّذِی أَنْزَلَکَ اللَّهُ بِهِ وَ أَبُوکَ مُعَذَّبٌ فِی النَّارِ فَقَالَ لَهُ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ: مَهْ فَضَّ اللَّهُ فَاکَ‏ وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِیّاً لَوْ شَفَعَ أَبِی فِی کُلِّ مُذْنِبٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ لَشَفَّعَهُ اللَّهُ فِیهِمْ أَبِی مُعَذَّبٌ فِی النَّارِ وَ ابْنُهُ قَسِیمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِیّاً إِنَّ نُورَ أَبِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ لَیُطْفِئُ أَنْوَارَ الْخَلَائِقِ کُلِّهِمْ إِلَّا خَمْسَةَ أَنْوَارٍ نُورَ مُحَمَّدٍ وَ نُورِی وَ نُورَ الْحَسَنِ وَ نُورَ الْحُسَیْنِ وَ نُورَ تِسْعَةٍ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ فَإِنَّ نُورَهُ مِنْ نُورِنَا خَلَقَهُ اللَّهُ تَعَالَى قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ آدَمَ  بِأَلْفَیْ عَامٍ‏. (6)

از حضرت امام الناطق جعفر بن محمد الصادق (علیه السّلام) روایت شده است‏ و آن حضرت از آباى عظام کرام (علیهم السّلام) نقل می نماید که حضرت امیر المؤمنین على (علیه السّلام) روزى در رحبه مسجد نشسته بود و خلق بسیار در یمین و یسار آن حضرت مجتمع گشته بودند در میان آن جماعت شخصى برخاست و گفت یا امیر المؤمنین ترا حضرت ربّ العالمین در این مکان مکین گردانید و پدرت در نار سجّین معذّب و با اهل دوزخ همنشین است. حضرت امیر المؤمنین على (علیه السّلام) فرمودند: خداى تبارک و تعالى زبانت مقطوع گرداند به آن خداى که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) را به رسالت برانگیخت قسم که اگر پدرم اراده کند که از همه گنهکاران زمین شفاعت نماید، هر آینه خداوند شفاعت او را قبول فرماید. ویلک پدرم معذّب در نار چون گردد که پسر او قسیم جنّت و نار بود، به آن خداى که محمد را به نبوّت امت مبعوث گردانید قسم که به شعاع نور پدرم در روز قیامت انوار تمامى خلایق خاموش و مستور گرداند مگر پنج نور آن نور محمد و نور من و نور حسن و نور حسین و نور نه نفر از اولاد حسین زیرا که نور پدرم از نور ما است که حضرت ایزد خالق آن نور را قبل از ایجاد آدم به دو هزار سال پیشتر خلق نمود. (7)


2- خلقت نور حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) از نور رسول الله (صلی الله علیه و آله)

در برخی از احادیث رسیده در خلقت نوری حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) اتحاد نوری این دو حضرت مطرح شده است که به سه حدیث در این باره اکتفا می کنیم.

وَ مِنْ ذَلِکَ حَدِیثُ الْإِسْرَاءِ رَوَاهُ رِجَالُ الْأَرْبَعَةِ الْمَذَاهِبِ عَنْ شُیُوخِهِمِ الصَّادِقِینَ عِنْدَهُمْ‏ فَرَوَاهُ صَدْرُ الْأَئِمَّةِ مُوَفَّقُ بْنُ أَحْمَدَ الْمَکِّیُّ أَخْطَبُ خُوارِزْمَ عَنِ الْمُهَذَّبِ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو الْقَاسِمِ نَصْرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ زِیرَکَ الْمُقْرِئُ أَخْبَرَنَا وَالِدِی أَبُو بَکْرٍ مُحَمَّدٌ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو عَلِیٍّ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدٍ النَّیْسَابُورِیُّ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ النَّانَجِیُّ الْبَغْدَادِیُّ مِنْ حِفْظِهِ بِدِینَوَرَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَرِیرٍ الطَّبَرِیُّ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حُمَیْدٍ الرَّازِیُّ حَدَّثَنَا الْعَلَاءُ بْنُ الْحُسَیْنِ الْهَمَدَانِیُّ حَدَّثَنَا أَبُو مِخْنَفٍ لُوطُ بْنُ یَحْیَى الْأَزْدِیُّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ قَالَ‏: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) وَ سُئِلَ بِأَیِّ لُغَةٍ خَاطَبَکَ رَبُّکَ لَیْلَةَ الْمِعْرَاجِ قَالَ خَاطَبَنِی بِلُغَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَأَلْهَمَنِی أَنْ قُلْتُ یَا رَبِّ خَاطَبْتَنِی أَنْتَ أَمْ عَلِیٌّ فَقَالَ یَا أَحْمَدُ أَنَا شَیْ‏ءٌ لَا کَالْأَشْیَاءِ لَا أُقَاسُ بِالنَّاسِ وَ لَا أُوصَفُ بِالشُّبُهَاتِ خَلَقْتُکَ مِنْ نُورِی وَ خَلَقْتُ عَلِیّاً مِنْ نُورِکَ فَاطَّلَعْتُ عَلَى سَرَائِرِ قَلْبِکَ فَلَمْ أَجِدْ فِی قَلْبِکَ أَحَبَّ إِلَیْکَ مِنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَخَاطَبْتُکَ بِلِسَانِهِ کَیْمَا یَطْمَئِنَّ قَلْبُکَ‏. (8)

عبدالله بن عمر نقل می کند که شنیدم از رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله و سلّم) که سؤال شد: خداوند در شب معراج با تو به چه زبان سخن گفت؟ فرمود: با من به زبان على بن ابى طالب تکلم کرد و به من الهام کرد که گفتم: پروردگارا تو بودى که با من تکلم کردى یا على بن ابى طالب؟ خداوند فرمود: اى احمد من نیستم مثل سایر اشیاء نه به مردم قیاس مى ‏شوم و نه با شبهات به وصف در مى‏ آیم، ترا از نور خود و على را از نور تو آفریدم. پس دیدم در درون دل تو احدى محبوبتر از على بن ابى طالب (علیه السلام) نیست، از این جهت به زبان و لهجه او سخن گفتم تا این که دلت آرام گیرد. (9)

در حدیثی که جابر از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل نموده است، حضرت به سبقت زمانی خلق نور وجود مقدس خود و حضرت امیرالمومنین (علیهما السّلام) نسبت به خلق عرش، لوح، خورشید، روشنایی روز، نور بصر و عقل و معرفت خبر می دهد.

عَنْ جَابِرٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص):‏ أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِی فَفَتَقَ مِنْهُ نُورَ عَلِیٍّ ثُمَّ خَلَقَ الْعَرْشَ وَ اللَّوْحَ وَ الشَّمْسَ وَ ضَوْءَ النَّهَارِ وَ نُورَ الْأَبْصَارِ وَ الْعَقْلَ وَ الْمَعْرِفَةَ. (10)

از جابر نقل شده است که گفت رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمودند: اولین چیزی که خدا خلق نمود نور من بود پس از آن نور علی شکافت. سپس عرش و لوح و خورشید و روشنایی روز و نور بصر و عقل و معرفت خلق شد.

جابر بن عبد الله انصاری حدیثی را در باره میلاد حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) به نقل از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل می نماید که در اینجا ذکر می گردد.

کشف الیقین مِنْ کِتَابِ أَبِی الْعَلَاءِ الْهَمْدَانِیِّ عَنْ حَیْدَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحُسَیْنِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّشِیدِ الْأَصْفَهَانِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ الْعَطَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ الْفَارِسِیِّ عَنْ فَارُوقٍ الْخَطَّابِیِّ عَنْ حَجَّاجِ بْنِ مِنْهَالٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عِمْرَانَ عَنْ شَاذَانَ بْنِ الْعَلَاءِ عَنْ عَبْدِ الْعَزِیزِ بْنِ عَبْدِ الصَّمَدِ عَنْ مُسْلِمِ بْنِ خَالِدٍ الْمَکِّیِّ عَنْ أَبِی الزُّبَیْرِ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) عَنْ مِیلَادِ عَلِیٍّ (ع) فَقَالَ: آهِ آهِ لَقَدْ سَأَلْتَ یَا جَابِرُ عَنْ خَیْرِ مَوْلُودٍ فِی شِبْهِ الْمَسِیحِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى خَلَقَ عَلِیّاً نُوراً مِنْ نُورِی وَ خَلَقَنِی نُوراً مِنْ نُورِهِ وَ کِلَانَا مِنْ نُورٍ وَاحِدٍ ثُمَّ شَرَحَ (ص) مَبْدَأَ وِلَادَةِ عَلِیٍّ (ع) وَ أَنَّ رَجُلًا کَانَ یُسَمَّى الْمُبْرَمَ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ قَدْ عَبَدَ اللَّهَ مِائَتَیْ سَنَةٍ وَ سَبْعِینَ سَنَةً أَسْکَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی قَلْبِهِ الْحِکْمَةَ وَ أَلْهَمَهُ بِحُسْنِ طَاعَةِ رَبِّهِ وَ أَنَّهُ بَشَّرَ أَبَا طَالِبٍ بِمَا هَذَا لَفْظُهُ أَبْشِرْ یَا هَذَا بِأَنَّ الْعَلِیَّ الْأَعْلَى أَلْهَمَنِی إِلْهَاماً فِیهِ بِشَارَتُکَ قَالَ أَبُو طَالِبٍ وَ مَا هُوَ قَالَ یُولَدُ مِنْ ظَهْرِکَ وَلَدٌ هُوَ وَلِیُّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِینَ وَ وَصِیُّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ فَإِنْ أَنْتَ أَدْرَکْتَ ذَلِکَ الْوَلَدَ فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُ إِنَّ الْمُبْرَمَ یَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ بِهِ یَتِمُّ النُّبُوَّةُ وَ بِعَلِیٍّ یَتِمُّ الْوَصِیَّةُ. (11)

در کتاب کشف الیقین از ابوالعلاء همدانی با اسنادی از جابر بن عبدالله انصاری نقل می کند: جابر بن عبدالله انصاری می گوید از رسول الله (صلی الله علیه و آله) درباره میلاد حضرت علی (علیه السّلام) پرسیدم. پس فرمودند: آه آه ای جابر از بهترین مولودی که شبیه به مسیح است، سوال نمودی. همانا خداوند تبارک و تعالی علی را از نور من خلق کرد و مرا از نوری که از نور او بود، خلق نمود و هر دوی ما از نور واحدی هستیم. سپس حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله) مبداء ولادت حضرت علی (علیه السّلام) را شرح نمودند و اینکه مردی در آن زمان به نام مبرم بود که دویست و هفتاد سال خدا را عبادت کرده بود و خداوند عزّ و جلّ در قلب او حکمت قرار داده بود و به او به خاطر طاعت نیکوی پروردگارش الهام می شد و او به ابوطالب دقیقا با این گفتار بشارت داد: ای فلان، همانا خداوند والای اعلی مرا الهام نموده است که به تو بشارت دهم. ابوطالب گفت: چه بشارتی؟ مبرم گفت: از پشت تو فرزندی به دنیا می آید که او ولی خدای عزّ و جلّ و امام پرهیزکاران و جانشین رسول پروردگار عالم است. اگر تو آن فرزند را دیدی، سلام من را به او برسان و به او بگو که مبرم به تو سلام می رساند و شهادت می دهد که خدایی جز الله نیست و محمد رسول خدا است که به او نبوت پایان یافت و با علی وصایت پیامبر پایان می یابد.

 این حدیث طولانی است و ما به قدر ضرورت از آن ذکر کردیم.



پی نوشتها

(1) بحار الأنوار ، جلد ‏35، صفحه 30 -29  

(2) کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین (علیه السلام)، صفحه11

(3) علل الشرائع، جلد ‏1، صفحه 209 - 208 - بحار الأنوار، جلد ‏35 ، صفحه 34

 (4) معاذ بن جبل بن عمر بن اوس، از اصحاب رسول (صلّى اللَّه علیه و آله) است، مرحوم ممقانى در تنقیح فرموده است: على علیه السّلام او را براى کمک خود دعوت کرد و فاطمه (سلام اللَّه علیها) نیز جهت گرفتن حقّ خویش از او یارى خواست ولى وى عذر آورد و کندى نمود ولى به سرعت با خلیفه اول بیعت کرد. در کتاب سلیم بن قیس نقل شده که وى از اصحاب صحیفه است و آنها کسانى بودند که نامه ‏اى نوشته و در آن شرط کردندکه امامت را از على (علیه السّلام) سلب کنند.

(5) علل الشرائع ، ترجمه ذهنى تهرانى، جلد‏1، صفحه 677

 (6) الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، جلد ‏1، صفحه 230- 229 - بحار الأنوار، صفحه ‏35 ، صفحه 69 - کنز الفوائد، جلد ‏1، صفحه 183

(7) الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ترجمه و شرح غفارى، جلد ‏2، صفحه 400 - 398

احادیث دیگری نیز درباره خلقت نوری معصومین (علیهم السلام) نقل شده است که می توانید برای تکمیل اطلاعات به منابع ذیل مراجعه فرمایید:

بحار الأنوار، جلد ‏37، صفحه 84-82 - بحار الأنوار، جلد 54، صفحه 193-192 - بحارالأنوار، جلد ‏40، صفحه 44 -43  - بحار الأنوار، جلد ‏36 ، صفحه 73

‏(8) الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، جلد ‏1، صفحه 155- بحار الأنوار ، جلد ‏38 ، صفحه 312

(9) الطرائف، ترجمه داود إلهامى، صفحه 330 - 328

 (10) بحار الأنوار، جلد ‏54 ، صفحه 170

(11) بحار الأنوار ، جلد ‏38 ، صفحه 125 - بحار الأنوار، جلد ‏35 ، صفحه 99

منابع

- الإحتجاج على أهل اللجاج ،  احمد بن على طبرسى، ترجمه و شرح غفارى، 4جلد، تهران، مرتضوى، چاپ اول، 1371 ش.

- الطرائف، على بن موسى ابن طاووس، ترجمه داود إلهامى، قم ،نوید اسلام، چاپ دوم، 1374 ش.

- بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى،  دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق.

- علل الشرائع، محمد بن على ابن بابویه،  2جلد، قم ، کتاب فروشى داورى، چاپ اول، 1385ش.

- علل الشرائع، محمد بن على ابن بابویه، ترجمه ذهنى تهرانى، 2جلد، قم، انتشارات مؤمنین، چاپ اول، 1380ش.

- عیون المعجزات، حسین بن عبد الوهاب ابن عبد الوهاب، 1جلد، قم، مکتبة الداورى، چاپ اول، بى تا

- کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین (علیه السلام)، علامه حلى حسن بن یوسف بن مطهر، محقق و مصحح: حسین درگاهى، تهران‏‏، وزارت ارشاد،1411 ق‏.


نویسنده علی حیدری در سه شنبه 98/1/20 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
طراحی و بهینه سازی قالب : ثامن تم ( علیرضا حقیقت )