سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ندای غدیریان

منبعی برای معرفت نسبت به عید بزرگ غدیر خم

درباره ما


با گذری بر صفحات پر عبرت تاریخ و با نگاهی عمیق به وقایع آن انسان در می یابد که چه وظیفه خطیری بر دوش همگان از اول تا کنون بوده است و هر آنکه در احیای این وظیفه تلاش نموده است موفق و سربلند و پیروز بر آمده و سلمان ها و اباذرها و مقدادها و عمارها شده اند و هر آنکه در احیای این وظیفه از پای نشسته و اهمیت زیادی نداده و نعوذ بالله گاهی کار شکنی کرده ، سرافکنده و خار و ذلیل و اهل آتش بوده و طلحه و زبیرها و کعب الاحبارها و سعد بن قیس ها و دیگر منافقین شده اند . و آن امر چیزی جز ولایت و امامت و امارت مسلمین نیست که بارزترین و رساترین و دشمن شکن ترین آنها مسأله اساسی غدیر خم است. واحیای این امر ولایت وظیفه ای همگانی و جهان شمول است همانطور که در بیانات درر بار پیامبر اکرم آمده است که : فَلیُبَلِّغ الحَاضِرُ الغَائِبَ وَ الوَالِدُ الوَلَدَ اِلَی یَومِ القِیَامَةِ

پیوندهای روزانه

لینک های ویژه

دیگر امکانات

مطالب اخیر وبگاه

لینک دوستان وبگاه

آرشیو مطالب

برچسب‌ها

غدیر (8), عید (3), عید غدیر (3), علی (2), شیعه (2), واقعه غدیر (2), روایات (2), خلقت نورانی (2), خم (2), شب (2), اعمال (2), جمعه (2), چهل حدیث غدیر (1), حب (1), حدیث (1), حسنه (1), حضرت (1), حضرت زهراء (1), حلال (1), خطابه (1), خطابه غدیر (1), خطبه امام رضا علیه السلام درباره غدیر (1), خطبه حضرت عی در روز غدیر (1), خطبه غدیر (1), خطبه غدیریه (1), خلاصه واقعه غدیر (1), 18 ذی الحجه (1), آداب (1), آفرینش اهل بیت (1), اتحاد (1), احیا غدیر (1), احیاء غدیر (1), اختلاف امت (1), اسوه (1), اعمال شب جمعه (1), اعمال شب جمعه قسمت اول (1), اعمال و آداب عید بزرگ غدیر خم (1), الغدیر (1), الله (1), امامت (1), انداد (1), اهل بیت (1), اهمیت (1), اهمیت زیارت غدیریه (1), اهمیت و فضیلت غدیر خم (1), ایتا (1), برنامه (1), بغض (1), بقیع، هشتم شوال (1), پوستر (1), تبلیغ (1), تحدی (1), تقلید (1), تهنیت (1), تونس (1), تیجان (1), جایگاه (1), جمعت فی صفاتک الاضداد (1), شب جمعه (1), شقی (1), شکوی (1), دختر (1), در (1), دهر (1), رسول (1), روزه غدیر (1), زاده (1), زنده نگه داشتن عید غدیر (1), زیارت امیرالمومنین در روز غدیر (1), زیارت غدیریه امام هادی (1), سحاب (1), سر (1), سه روز در غدیر (1), سوره (1), غدیر در اهل سنت (1), غرب (1), فراموشی (1), فضائل الشیعه (1), فضائل حضرت علی (1), قرآن (1), قربان (1), لیلة المبیت (1), مدح مولا (1), مرضاة الله (1), مسابقه (1), مسابقه عید آسمانی (1), مسابقه غدیر (1), مسجد مرو (1), معادل (1), معیار (1), مقام امامت (1), ملاک (1), ملکوت (1), منشور اسلام (1), نرم افزار، غدیر،غدیر خم، برکه، برکه غدیر، نرم افزار برکه، (1), نور (1), وظیفه (1), ولادت (1), یوسف غدیر (1), کانال (1), کتاب (1), کرونا (1), کلام امام رضا (1), صفات امام (1), صیام یوم الغدیر (1), طیب (1), عظمت (1), علالمه امینی (1), عماه (1), عید آسمانی (1), عید غدیر نزد سایر فرق (1), عیدبزرگ غدیرخم (1),

طراح قالب

ثامن تم؛مرجع قالب و ابزار مذهبی وبلاگ و سایت
دوباره فاطمیه آمده ... یا فاطمه زهرا (س) شهادت حضرت فاطمه (س) بر همه مسلمانان جهان تسلیت باد...

خلقت نوری ائمه معصومین (علیهم السّلام)ق2

3- خلقت نوری حضرت فاطمه زهرا (علیها السّلام)

حدیثی از حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) نقل شده است که مولی الموحدین درباره نور حضرت فاطمه زهرا (علیها السّلام) و آفرینش نور وجود ایشان سخن گفته اند:

و روی عن حارثة بن قدامة قال حدثنی سلمان الفارسی، قال حدثنی عمار و قال: اخبرک عجبا، قلت: حدثنی یا عمار، قال نعم، شهدت علی بن ابی طالب  و قد ولج على فاطمة  فلما بصرت به نادت، ادن لاحدثک بما کان و ما هو کائن و بما لم یکن الى یوم القیامة حین تقوم الساعة، قال: فرأیت امیر المؤمنین  یرجع القهقرى فرجعت برجوعه، اذ دخل على النبی (ص) فقال له: ادن یا ابا الحسن فدنا فلما اطمأن به المجلس قال له: تحدثنی أم احدثک؟ فقال: الحدیث منک احسن یا رسول اللّه، فقال: کأنی بک و قد دخلت على فاطمة و قالت لک کیت و کیت فرجعت، فقال علی  نور فاطمة من نورنا فقال  أ و لا تعلم فسجد علی شکرا للّه تعالى قال عمار: فخرج امیر المؤمنین و خرجت بخروجه فولج على فاطمة (ع) و ولجت معه، فقالت: کأنک رجعت الى ابی  فاخبرته بما قلته لک؟ قال: کان کذلک یا فاطمة، فقالت: اعلم یا ابا الحسن ان اللّه تعالى خلق نوری، و کان یسبح اللّه جل جلاله ثم اودعه شجرة من شجر الجنة فاضاءت، فلما دخل ابی  الى الجنة اوحى اللّه تعالى إلیه الهاما ان اقتطف الثمرة من تلک الشجرة و ادرها فی لهواتک ففعل، فاودعنی اللّه تعالى صلب ابی  ثم اودعنی خدیجة بنت خویلد  فوضعتنی و انا من ذلک النور، اعلم ما کان و ما یکون و ما لم یکن یا أبا الحسن المؤمن ینظر بنور اللّه تعالى. (1)

حارثه بن قدامه گفت که سلمان فارسی از عمار روایت می کند که عمار گفت ترا خبر شگفت انگیزی بدهم؟ گفتم: بگو ای عمار. گفت: بلی، علی بن ابی طالب (علیه السّلام) را دیدم که بر حضرت فاطمه (علیها السّلام)  وارد شد. پس هنگامی که حضرت فاطمه (علیها السّلام)، حضرت علی (علیه السّلام) را دید او را خطاب قرار داد و گفت که نزدیک بیا تا با تو از آنچه که بوده و از آنچه که شده است و آنچه که تا روز قیامت اتفاق نمی افتد تا آنکه قیامت بر پا گردد سخن بگویم. عمار گفت: دیدم امیرالمومنین (علیه السّلام) به عقب برگشت و حضرت فاطمة (علیها السّلام) نیز با برگشتن حضرت علی (علیه السّلام) برگشت. در آن هنگام حضرت علی (علیه السّلام)  بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) وارد شد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) به او گفت: ای ابا الحسن نزدیک بیا. پس حضرت علی (علیه السّلام) نزدیک آمد پس هنگامی که نشست، پیامبر به او گفت تو می گویی یا من بگویم؟ حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) فرمودند: سخن از جانب شما نیکوتر است یا رسول الله. پیامبر فرمودند: در آن هنگام که نزد فاطمة (علیها السّلام) وارد شدی و او به تو این مسائل را گفت، گویی  که من با تو بودم. علی (علیه السّلام) فرمودند: نور فاطمه از نور ما است. پس رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمودند: آیا نمی دانستی؟ پس علی (علیه السّلام) سجده شکر به جای آورد.

عمار می گوید: پس حضرت علی (علیه السّلام) خارج شدند و با خروج او حضرت فاطمه (علیها السّلام) نیز خارج شد و بر او وارد شد و گفت: گویا که تو به سوی پدرم رسول الله (صلی الله علیه و اله) برگشتی.

آیا آنچه من به تو گفتم به پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفتی؟ این چنین بود ای فاطمه. حضرت فاطمة فرمودند: ای ابا الحسن، خدای تعالی نور من را  خلق کرد که این نور تسبیح خدای جلّ جلاله را می کرد، سپس این نور را در درختی از درختهای بهشت قرار داد پس روشن و تابناک گردید. هنگامی که پدرم رسول الله (صلی الله علیه و آله) وارد بهشت شد خداوند به او الهام نمود که میوه این درخت را بچین و آن را بخور. پیامبر(صلی الله علیه و آله) این کار را کرد پس خدای مرا در کمر پدرم قرار داد سپس من را در وجود خدیجه بنت خویلد (علیها السّلام) قرار داد پس مرا وضع حمل نمود و من از آن نور هستم. بدان ای ابا الحسن آنچه که بود و آنچه می شود و آنچه اتفاق نمی افتد ای ابا الحسن مومن به نور الهی می نگرد.


در بسیاری از احادیث نقل شده است که پس از خلقت نوری حضرت فاطمه (علیها السّلام) پس از حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) و حضرت امیرالمومنین (علیها السّلام) صورت پذیرفته است و با درخشش نور وجود حضرت (علیها السّلام) آسمانها و زمین روشن گردید.

 قال ابن بابویه عن أَبِوه قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَعْقِلٍ القرمسینی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زَیْدٍ الْجَزَرِیِّ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) قَالَ:‏ قُلْتُ لَهُ لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ زَهْرَاءَ فَقَالَ:«لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ بِنُورِهَا وَ غَشِیَتْ أَبْصَارُ الْمَلَائِکَةِ وَ خَرَّتِ الْمَلَائِکَةُ لِلَّهِ سَاجِدِینَ وَ قَالُوا إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا مَا لِهَذَا النُّورِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِمْ هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِی أَسْکَنْتُهُ فِی سَمَائِی خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِی أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِی أُفَضِّلُهُ عَلَى جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِکَ النُّورِ أَئِمَّةً یَقُومُونَ بِأَمْرِی یَهْدُونَ إِلَى حَقِّی وَ أَجْعَلُهُمْ خُلَفَائِی فِی أَرْضِی بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْیِی.» (2)

شیخ صدوق با اسنادی از جابر جعفى روایت مى ‏کند که می گوید به حضرت امام صادق (علیه السّلام) گفتم: چرا حضرت فاطمه (علیها السّلام) زهرا نامیده مى ‏شود؟ حضرت فرمودند: زیرا حقّ عزّ و جلّ او را از نور عظمت خودش آفرید و هنگامى که نور وجود فاطمه (سلام اللَّه علیها) درخشید آسمانها و زمین به نورش روشن شد و دیدگان فرشتگان از شدّت نورش بسته شد و تمام ملائکه حقّ تبارک و تعالى را سجده نمودند و عرض کردند: ای معبود ما و ای مولاى ما این نور چه خصوصیّتى دارد که این قدر تابان و روشن است؟ خداوند متعال به آنها وحى فرمود: این نور از نور من است که در آسمان ساکنش کرده ‏ام آن را از عظمت خویش آفریدم. آن را از صلب پیامبرى از پیامبران که تفضیل و برتری دادم او را بر تمام انبیاء خارج نموده‏ ام. از این نور بیرون مى ‏آورم پیشوایانى را که به امر من قیام مى ‏کنند و مردم را به طرف من هدایت مى‏ نمایند. این پیشوایان را پس از انقطاع وحى جانشینان خود در روى زمین قرار مى ‏دهم.


4- منزلت و جایگاه نور معصومین (علیهم السّلام) در نظام خلقت

با بررسی آیات و روایات جایگاه والا و منزلت بی نظیر ائمه اطهار (علیهم السّلام) مشخص می گردد. طبق احادیث و روایات خلقت نوری معصومین (علیهم السّلام) نه تنها قبل از آفرینش جهان بوده است بلکه سبب آفرینش جهانیان شده است. به این موضوع در حدیث کساء نیز اشاره شده است:

«فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یا مَلاَّئِکَتى وَ یا سُکّانَ سَم و اتى اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیَّةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّةً وَلا قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضِیَّئَةً وَلا فَلَکاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرى وَلا فُلْکاً یَسْرى اِلاّ فى مَحَبَّةِ هؤُلاَّءِ الْخَمْسَةِ الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَقالَ الامینُ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ هُمْ فاطِمَةُ وَ اَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها: پس خداى عزّ و جلّ فرمود: اى فرشتگان من و اى ساکنان آسمانهای من به راستى که من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلک چرخان و نه دریاى روان و نه کشتى در جریان را مگر به خاطر دوستى این پنج تن اینان که در زیر کسا هستند پس جبرئیل امین عرض کرد: پروردگارا چه کسانی در زیر کساء هستند؟ خداى عزوجل فرمود: آنان خاندان نبوت و کان رسالت هستند؛ آنان فاطمه و پدرش و شوهر و دو فرزندش هستند.»

در ادامه به بررسی احادیثی درباره خلقت نوری ائمه معصومین (علیهم السّلام) می پردازیم.


1 – 4 خلقت نور ائمه معصومین (علیهم السّلام) قبل از آفرینش جهان

به خلقت نوری پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و حضرت امیرالمومنین و معصومین (علیهم السّلام)  پیش از آفرینش هستی در سطور قبل نیز اشاره شده است. در حدیث ذیل رسول الله (صلی الله علیه و آله) تاکید می فرمایند که زمان خلقت انوار معصومین (علیهم السّلام) نه آسمان بر افراشته شده بود و نه زمین گسترده شده بود و هیچ آفرینشی هنوز صورت نگرفته بود.   

کِتَابُ الْمُقْتَضَبِ، عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ (ره) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‏: یَا سَلْمَانُ خَلَقَنِیَ اللَّهُ مِنْ صَفَاءِ نُورِهِ فَدَعَانِی فَأَطَعْتُهُ فَخَلَقَ‏ مِنْ نُورِی عَلِیّاً فَدَعَاهُ فَأَطَاعَهُ فَخَلَقَ مِنْ نُورِی وَ نُورِ عَلِیٍّ فَاطِمَةَ فَدَعَاهَا فَأَطَاعَتْهُ فَخَلَقَ مِنِّی وَ مِنْ‏ عَلِیٍّ وَ مِنْ فَاطِمَةَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ فَدَعَاهُمَا فَأَطَاعَاهُ ثُمَّ خَلَقَ مِنْ نُورِ الْحُسَیْنِ تِسْعَةَ أَئِمَّةٍ فَدَعَاهُمْ فَأَطَاعُوهُ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ اللَّهُ سَمَاءً مَبْنِیَّةً أَوْ أَرْضاً مَدْحِیَّةً أَوْ هَوَاءً أَوْ مَاءً أَوْ مَلَکاً أَوْ بَشَراً وَ کُنَّا بِعِلْمِهِ أَنْوَاراً نُسَبِّحُهُ وَ نَسْمَعُ لَهُ وَ نُطِیعُ. (3)

 در کتاب مقتضب از سلمان فارسی (رحمه الله) نقل شده است که گفت رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمودند: ای سلمان خدا مرا از نور خالص و برگزیده خویش آفرید و پس مرا خواند و من او را اطاعت کردم و از نور من علی (علیه السّلام) را خلق کرد او را خواند پس او خداوند را فرمانبرداری نمود و از نور من و نور علی فاطمه را خلق کرد و او را خواند پس او خدای را اطاعت نمود و از نور من و علی و فاطمه، حسن و حسین را آفرید و آن دو را به خود فرا خواند پس ایشان از خدا فرمانبرداری و اطاعت نمودند. سپس از نور حسین نه امام را آفرید و آنان را فرا خواند پس آنان او را اطاعت و فرمانبرداری نمودند قبل از اینکه آسمان بنا نهاده شود یا زمین گسترده شود یا هوا یا آب یا فرشتگان یا انسان آفریده شود و ما به علم الهی انواری بودیم که او را تسبیح می گفتیم و از او می شنیدیم.


2 – 4 خلق نور معصومین (علیهم السّلام) و عرضه ولایت ایشان بر آسمانها و زمین

وَ أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنِ التَّلَّعُکْبَرِیِّ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ الرَّازِیِّ الْإِیَادِیِّ قَالَ أَخْبَرَنِی الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سِنَانٍ الْمَوْصِلِیِّ الْعَدْلِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْخَلِیلِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ صَالِحٍ الْهَمْدَانِیِ‏ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ زِیَادِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ یَزِیدَ بْنِ جَابِرٍ عَنْ سَلَّامٍ‏ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا سَلْمَى‏ رَاعِیَ النَّبِیِّ  یَقُولُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ  یَقُولُ:‏ سَمِعْتُ لَیْلَةً أُسْرِیَ بِی إِلَى السَّمَاءِ قَالَ الْعَزِیزُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ‏ «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ‏ قُلْتُ‏ وَ الْمُؤْمِنُونَ»‏ قَالَ صَدَقْتَ یَا مُحَمَّدُ مَنْ خَلَّفْتَ لِأُمَّتِکَ قُلْتُ خَیْرَهَا قَالَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ  قُلْتُ نَعَمْ یَا رَبِّ قَالَ یَا مُحَمَّدُ إِنِّی اطَّلَعْتُ عَلَى الْأَرْضِ اطِّلَاعَةً فَاخْتَرْتُکَ مِنْهَا فَشَقَقْتُ لَکَ اسْماً مِنْ أَسْمَائِی فَلَا أُذْکَرُ فِی مَوْضِعٍ إِلَّا وَ ذُکِرْتَ مَعِی فَأَنَا الْمَحْمُودُ وَ أَنْتَ مُحَمَّدٌ ثُمَّ اطَّلَعْتُ الثَّانِیَةَ فَاخْتَرْتُ مِنْهَا عَلِیّاً وَ شَقَقْتُ لَهُ اسْماً مِنْ أَسْمَائِی فَأَنَا الْأَعْلَى وَ هُوَ عَلِیٌّ یَا مُحَمَّدُ إِنِّی خَلَقْتُکَ وَ خَلَقْتُ عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ مِنْ شَبَحِ نُورٍ مِنْ نُورِی‏ وَ عَرَضْتُ وَلَایَتَکُمْ عَلَى أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ فَمَنْ قَبِلَهَا کَانَ عِنْدِی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ جَحَدَهَا کَانَ عِنْدِی مِنَ الْکَافِرِینَ یَا مُحَمَّدُ لَوْ أَنَّ عَبْداً مِنْ عِبَادِی عَبَدَنِی حَتَّى یَنْقَطِعَ وَ یَصِیرَ مِثْلَ الشَّنِّ الْبَالِی ثُمَّ أَتَانِی جَاحِداً بِوَلَایَتِکُمْ مَا غَفَرْتُ لَهُ حَتَّى یُقِرَّ بِوَلَایَتِکُمْ یَا مُحَمَّدُ أَ تُحِبُّ أَنْ تَرَاهُمْ قُلْتُ نَعَمْ یَا رَبِّ فَقَالَ الْتَفِتْ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ فَالْتَفَتُّ فَإِذَا أَنَا بِعَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسَى وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْمَهْدِیِّ  فِی ضَحْضَاحٍ‏ مِنْ نُورٍ قِیَامٌ یُصَلُّونَ وَ الْمَهْدِیُّ فِی وَسْطِهُمْ کَأَنَّهُ‏ کَوْکَبٌ دُرِّیٌ‏ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ هَؤُلَاءِ الْحُجَجُ وَ هَذَا الثَّائِرُ مِنْ عِتْرَتِکَ یَا مُحَمَّدُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی إِنَّهُ الْحُجَّةُ الْوَاجِبَةُ لِأَوْلِیَائِی وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِی‏. (4)

این خبر را گروهی از تلّعکبری با اسنادی از سلّام نقل کرده اند که گفت از ابا سلمی، چوپان پیامبر شنیدم که می گفت از حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) شنیدم که فرمودند: در شبی که به سوی آسمان بالا برده شدم، شنیدم که خداوند عزیز که حمد و ثنایش بسیار باشد، گفت: «پیامبر، خود به آنچه از جانب پروردگارش به او نازل شده ایمان دارد. (سوره مبارکه بقره، آیه 285) گفتم و همه مؤمنان» گفت: راست گفتی ای محمد، چه کسی را برای جانشینی خلافت امتت برگزیدی؟ گفتم بهترین آنها را. خدا فرمود: او علی بن ابی طالب (علیه السّلام) است. گفتم: بله ای پروردگار من، خداوند فرمود: ای محمد، من با علم خود نگاهی به زمین انداختم پس ترا از زمین برگزیدم و اسمی را برای تو از اسماء خود برگرفتم. در جایی من یاد نمی شوم مگر اینکه اسم تو نیز یاد می شود. من «محمود» هستم و تو «محمد» هستی. سپس بار دیگر با علم خود نگاهی به زمین انداختم و از اهل زمین، علی را برگزیدم و اسم او را از اسماء خود برگرفتم. پس من «أعلی» هستم و او «علی» است. ای محمد، من تو و علی و فاطمه و حسن و حسین را از هاله‌ای از نور که از نور من بود، خلق نمودم و ولایت شما را بر اهل آسمانها و زمینها عرضه داشتم. پس هر که قبول نمود در نزد من از مومنین به شمار آمد و هر کس سرباز زد، در نزد من کافر به حساب آمد. ای محمد، اگر بنده ‌ای از بندگانم مرا عبادت کند تا حدی که از دنیا دل بکند و مثل مشک فرسوده گردد و نزد من آید در حالی که ولایت شما را انکار کند او را نمی‌بخشم و نمی ‌آمرزم تا اینکه به ولایت شما اقرار نماید. ای محمد، آیا دوست داری که ائمه را ببینی؟ گفتم: آری ای پروردگار من. پس فرمود: به سمت راست عرش نگاه کن. پس من نگاه کردم و دیدم که من و علی و فاطمه و حین و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و مهدی (علیهم السّلام) در هاله ای از نور هستیم که ایستاده اند و نماز می خوانند و مهدی در وسط ایشان گویا همچون ستاره درخشانی است. پس خداوند فرمود: ای محمد اینان حجتهای الهی هستند و او «حضرت مهدی» (عجل الله تعالی فرجه) خونخواه عترت تو است. ای محمد به عزت و جلالم قسم همانا او برهان آشکاری برای دوستان من است و انتقام گیرنده از دشمنان من است.

این حدیث در منابع بسیاری نقل شده است. از جمله در تفسیر فرات الکوفی، صفحه هفت این حدیث از حضرت جواد امام محمّد بن علی (علیه السّلام)  روایت شده است.

بنا بر احادیث بررسی شده و مطابق با نصّ حدیث کساء آفرینش جهان هستی به خاطر وجود پر برکت و نورانی حضرات معصومین (علیهم السّلام) خلق شده است. بدین ترتیب که اولین موجوداتی که آفریده شدند نور وجود حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و حضرت امیرالمومنین و ائمه اطهار (علیهم السّلام) بودند و پس از اینکه آفرینش صورت گرفت ولایت ایشان بر آسمانها و زمین عرضه شد و عبادت خداوند متعال تنها زمانی مورد قبول ذات باری تعالی قرار می گیرد که با پذیرش ولایت و امامت ائمه هدی (علیهم السّلام) همراه باشد.


پی نوشتها

(1)عیون المعجزات، صفحه 54 - بحار الأنوار، جلد ‏43، صفحه 8

 (2) علل الشرائع، جلد ‏1، صفحه 180- 179 –  بحار الأنوار، جلد ‏43 ، صفحه 12

(3) بحار الأنوار، جلد ‏54 ، صفحه 169 – 168 - بحار الأنوار، جلد ‏53 ، صفحه 142

(4) بحار الأنوار، جلد ‏36، صفحه 216 – 217 - بحار الأنوار ، جلد ‏37 ، صفحه 261 – 262 - بحارالأنوار، جلد‏37، صفحه 62 - الغیبة (للطوسی) ، صفحه 148- 147


منابع

- الإحتجاج على أهل اللجاج ،  احمد بن على طبرسى، ترجمه و شرح غفارى، 4جلد، تهران، مرتضوى، چاپ اول، 1371 ش.

- الطرائف، على بن موسى ابن طاووس، ترجمه داود إلهامى، قم ،نوید اسلام، چاپ دوم، 1374 ش.

- بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى،  دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق.

- علل الشرائع، محمد بن على ابن بابویه،  2جلد، قم ، کتاب فروشى داورى، چاپ اول، 1385ش.

- علل الشرائع، محمد بن على ابن بابویه، ترجمه ذهنى تهرانى، 2جلد، قم، انتشارات مؤمنین، چاپ اول، 1380ش.

- عیون المعجزات، حسین بن عبد الوهاب ابن عبد الوهاب، 1جلد، قم، مکتبة الداورى، چاپ اول، بى تا

- کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین (علیه السلام)، علامه حلى حسن بن یوسف بن مطهر، محقق و مصحح: حسین درگاهى، تهران‏‏، وزارت ارشاد،1411 ق‏.


نویسنده علی حیدری در سه شنبه 98/1/20 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
طراحی و بهینه سازی قالب : ثامن تم ( علیرضا حقیقت )