الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت علی بن ابی طالب و الائمه علیهم السلام
محبت امیرالمومنین علیه السلام آیت حلال زادگی
جابر بن عبد اللَّه انصاری می گوید: ما در معیت رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله در منی بودیم، مردی را دیدیم که سجود و رکوع می کند و تضرّع دارد، عرض کردیم: ای رسول خدا چقدر نیکو نماز می خواند!! حضرت فرمود: این مرد همان است که پدر شما را از بهشت اخراج نمود، علی علیه السّلام بدون پروا به طرفش رفته پس او را تکان داد به طوری که دنده های راستش در چپ و دنده های چپش در راست او فرو رفت، سپس حضرت به او فرمود:
اگر خدا بخواهد تو را خواهم کشت.
شیطان گفت: تا زمان معهود که پروردگارم معین نموده تو بر این کار قادر نیستی، چرا مرا می خواهی بکشی به خدا سوگند احدی تو را دشمن ندارد مگر آن که نطفه من زودتر از نطفه پدرش در رحم مادرش قرار گرفته من در اموال و اولاد دشمنان تو شرکت دارم چنانچه خداوند عزّ و جلّ در کتاب محکمش می فرماید:
وَ شارِکهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ (در اموال و اولاد ایشان شریک شو).
پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند:
یا علی، او راست می گوید بغض تو را ندارد احدی از قریش مگر حرام زاده و نه از انصار مگر یهودی و نه از عرب مگر متّهم در نسب و نه از سائر مردم مگر شقی و نه از زنان مگر آنان که از پشت حائض می شوند، سپس ساکت شدند و پس از لحظاتی سر بلند کرده و فرمودند:
ای گروه انصار فرزندانتان را بر محبّت علی علیه السّلام عرضه بدارید، اگر جواب دادند، آنها از شما بوده و اگر انکار و امتناع نمودند از شما نیستند.
جابر بن عبد اللَّه می گوید: ما محبّت علی علیه السّلام را بر فرزندانمان عرضه می داشتیم، هر کس او را دوست می داشت می دانستیم اولاد خودمان بوده و آن که بغض آن حضرت را در دل می داشت خود را از او سلب می کردیم و می گفتیم از ما نیست.
رسول اللّه صلی الله علیه و آله ـ فی صِفَةِ عَلِیٍّ علیه السلام ـ : یا أیُّهَا النّاسُ ، امتَحِنوا أولادَکُم بِحُبِّهِ ، فَإِنَّ عَلِیًّا لا یَدعو إلى ضَلالَةٍ ولا یُبعِدُ عَن هُدًى ، فَمَن أحَبَّهُ فَهُوَ مِنکُم ، ومَن أبغَضَهُ فَلَیسَ مِنکُم [ تاریخ دمشق «ترجمة الإمام علیّ علیه السلام» : 2 / 225 / 730 . ] .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : اى مردم! فرزندان خود را با محک محبّت على بیازمایید؛ زیرا على هرگز به گمراهى فرا نمى خواند و از راه راست دور نمى شود. پس، هریک از فرزندان شما على را دوست داشت از شماست وهر کدام او را دشمن داشت، از شما نیست.
الإمام علیّ علیه السلام : قالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : یا أبا ذَرٍّ ، مَن أحَبَّنا أهلَ البَیتِ فَلیَحمَدِ اللّه َ عَلى أوَّلِ النِّعَمِ . قالَ : یا رَسولَ اللّه ِ ، وما أوَّلُ النِّعَمِ ؟ قالَ : طیبُ الوِلادَةِ ، إنَّهُ لا یُحِبُّنا إلاّ مَن طابَ مَولِدُهُ [ أمالی الطوسیّ : 455 / 1018 عن الحسین بن زید وعبد اللّه بن إبراهیم الجعفریّ عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، وراجع معانی الأخبار : 161 / 1 ، أمالی الصدوق : 383 / 12 ، علل الشرائع : 141 / 1 ، المحاسن : 1 / 232 / 419 کلّها عن الحسین بن زید عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام . ] .
امام على علیه السلام: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: اى اباذر! هرکه ما اهل بیت را دوست دارد پس خدا را بر نخستین نعمت سپاس گوید. ابوذر پرسید: اى رسول خدا، نخستین نعمت کدام است؟ فرمود: حلال زادگى. ما را دوست نمى دارد، مگر کسى که حلال زاده باشد.
رسول اللّه صلی الله علیه و آله : یا عَلِیُّ ، مَن أحَبَّنی وأحَبَّکَ وأحَبَّ الأَئِمَّةَ مِن وُلدِکَ فَلیَحمَدِ اللّه َ عَلى طیبِ مَولِدِهِ ، فَإِنَّهُ لا یُحِبُّنا إلاّ مَن طابَت وِلادَتُهُ ، ولا یُبغِضُنا إلاّ مَن خَبُثَت وِلادَتُهُ [ أمالی الصدوق : 384 / 14 ، معانی الأخبار : 161 / 3 ، بشارة المصطفى : 150 کلّها عن زید بن علیّ عن آبائه علیهم السلام . ] .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : اى على! هر که مرا و تو را و امامان از نسل تو را دوست دارد پس خدا را برحلال زادگى خود سپاس گوید؛ زیرا ما را دوست ندارد، مگر حلال زاده و ما را دشمن ندارد، مگر حرام زاده.
عنه صلی الله علیه و آله ـ لِعَلِیٍّ علیه السلام ـ : لا یُبغِضُکَ مِنَ العَرَبِ إلاّ دَعِیٌّ [ المناقب للخوارزمیّ : 323 / 330 عن ابن عبّاس ، وراجع فرائد السمطین : 1 / 135 / 97 ؛ الخصال : 577 / 1 ، علل الشرایع : 143 / 7 ، المناقب لابن شهر آشوب : 2 / 267 . ] .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ـ به على علیه السلام ـ : کسى از عرب تو را دشمن ندارد، مگر حرام زاده.
الإمام الباقر علیه السلام : مَن أصبَحَ یَجِدُ بَردَ حُبِّنا عَلى قَلبِهِ فَلیَحمَدِ اللّه َ عَلى بادِئِ النِّعَمِ . قیلَ : وما بادِئُ النِّعَمِ ؟ فَقالَ : طیبُ المَولِدِ [ أمالی الصدوق : 384 / 13 ، علل الشرائع : 141 / 2 ، معانی الأخبار : 161 / 2 کلّها عن أبی محمّد الأنصاریّ عن غیر واحد . ] .
امام باقر علیه السلام: هر که صبح کند و خنکاى محبّت ما را در دلش احساس کند پس خداوند را بر نخستین نعمت سپاس گوید: عرض شد: نخستین نعمت کدام است؟ فرمود: حلال زادگى.
الإمام الصادق علیه السلام : مَن وَجَدَ بَردَ حُبِّنا عَلى قَلبِهِ فَلیُکثِرِ الدُّعاءَ لاُِمِّهِ ، فَإِنَّها لَم تَخُن أباهُ [ معانی الأخبار : 161 / 4 ، بشارة المصطفى : 9 کلاهما عن المفضّل بن عمر . ] .
امام صادق علیه السلام: هرکه خنکاى محبّت ما را در دلش یافت، براى مادرش زیاد دعا کند؛ زیرا [معلوم مى شود که] به پدرش خیانت نکرده است.
عَبادَةُ بنُ الصّامِتِ : [ باره یبوره أی جرّبه واختبره (الصحاح : 2 / 597) . ] کُنّا نَبورُ أولادَنا بِحُبِّ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام فَإِذا رَأَینا أحَداً لایُحِبُ عَلِیَّبنَ أبیطالِبٍ عَلِمنا أنَّهُ لَیسَ مِنّا وأنَّهُ لِغَیرِ رَشدَةٍ [ یقال الرشدة بالفتح أو الکسر : إذا کان لنکاح صحیح ، ضدًا لزنیة (راجع النهایة : 2 / 225) . ] [ تاریخ دمشق «ترجمة الإمام علیّ علیه السلام» : 2 / 224 / 727 ، وراجع النهایة : 1 / 161 ، لسان العرب : 4 / 87 ، تاج العروس : 6 / 118 ، مجمع البیان : 9 / 160 ، شرح الأخبار : 1 / 446 / 124 ، رجال الکشّیّ : 1 / 241 ، المناقب لابن شهر آشوب : 3 / 207 . ] .
عبادة بن صامت: ما فرزندان خود را با محک دوستى على بن ابى طالب علیه السلاممى آزمودیم؛ اگر یکى از آنها را مى دیدیم که على بن ابى طالب را دوست ندارد، مى فهمیدیم که از [نطفه] ما نیست و حرام زاده است.
مَحبوبُ بنُ أبِی الزِّنادِ : قالَتِ الأَنصارُ : إن کُنّا لَنَعرِفُ الرَّجُلَ لِغَیرِ أبیهِ بِبُغضِهِ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ [ تاریخ دمشق «ترجمة الإمام علیّ علیه السلام» : 2/224/729 و ح 728 ، فرائد السمطین : 1/365/293 ؛ المناقب لابن شهر آشوب : 3 / 207 . ] .
أقول : ذَکَرَ عیسَى بنُ أبی دُلَفُ أنَّ أخاهُ دُلَفَ ـ وبِهِ کانَ یُکَنّى أبوهُ أبا دُلَفَ ـ کانَ یَنتَقِصُ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ ، ویَضَعُ مِنهُ ومِن شیعَتِهِ ، ویَنسِبُهُم إلَى الجَهلِ ، وأنَّهُ قالَ یَومًا ـ وهُوَ فی مَجلِسِ أبیهِ ، ولَم یَکُن أبوهُ حاضِرًا ـ :
إنَّهُم یَزعُمونَ أن لا یَنتَقِصَ عَلِیًّا أحَدٌ إلاّ کانَ لِغَیرِ رَشدَةٍ ، وأنتُم تَعلَمونَ غَیرَةَ الأَمیرِ ـ یَعنی أباهُ ـ وأنَّهُ لا یَتَهَیَّأُ الطَّعنُ عَلى أحَدٍ مِن حَرَمِهِ ، وأنَا اُبغِضُ عَلِیّاً ! قالَ : فَما کانَ بأَوشَکَ مِن أن خَرَجَ أبو دُلَفَ ، فَلَمّا رَأیناهُ قُمنا لَهُ ، فَقالَ : قَد سَمِعتُ ما قالَهُ دُلَفُ ، وَالحَدیثُ لا یَکذِبُ ، وَالخَبَرُ الوارِدُ فی هذَا المَعنى لا یَختَلِفُ ، هُوَ وَاللّه ِ لِزَنیَةٍ وحَیضَةٍ، وذلِکَ أنّی کُنتُ عَلیلاً فَبَعَثَت إلَیَّ اُختی جارِیَةً لَها کُنتُ بِها مُعجَباً ، فَلَم أتَمالَک أن وَقَعتُ عَلَیها وکانَت حائِضًا فَعَلِقَت بِهِ ، فَلَمّا ظَهَرَ حَملُها وَهَبَتها لی .
فَبَلَغَ مِن عَداوَةِ دُلَفَ هذا لِأَبیهِ ونَصبِهِ ومُخالَفَتِهِ لَهُ ـ لِأَنَّ الغالِبَ عَلى أبیهِ التَّشَیُّعُ وَالمَیلُ إلى عَلِیٍّ ـ أن شَنَّعَ عَلَیهِ بَعدَ وَفاتِهِ [ مروج الذهب : 4 / 62 ؛ کشف الیقین : 476 / 573 . ] .
محبوب بن ابى الزناد: انصار مى گفتند: ما حرامزاده بودن افراد را از طریق دشمنى با على بن ابى طالب مى شناختیم.
عیسى بن ابى دُلَف مى گوید برادرش دُلَف ـ که به مناسبت نام او پدرش را ابودلف مى گفتند ـ از على بن ابى طالب بد مى گفت و او و پیروانش را تحقیر مى کرد و آنان را به نادانى نسبت مى داد. یک روز که در مجلس پدر خود نشسته بود و پدرش حضور نداشت، گفت: اینها مى گویند که هرکس از على عیب جویى کند حرامزاده است و شما غیرت امیر را ـ مقصود او پدرش بود ـ مى دانید و امکان ندارد به احدى از اهل حرم او گمان بد برده شود، ولى با این حال من على را دشمن مى دارم! عیسى مى گوید: هنوز این سخن را تمام نکرده بود که ابودلف وارد شد و ما با دیدن او به احترامش بلند شدیم. او گفت: آن چه را دُلَف گفت، شنیدم. حدیث، دروغ نیست و خبرى که در این باره وارد شده است، محل اختلاف نمى باشد. به خدا قسم، او (دُلَف) زنا زاده و نطفه حیض است؛ زیرا من بیمار بودم و خواهرم کنیزى را که متعلق به او بود و من دل بسته اش بودم، نزد من فرستاد. طاقت نیاوردم و با او که حیض بود همبستر شدم و آن کنیز، دُلف را حامله شد و وقتى معلوم شد حامله است، خواهرم او را به من بخشید.
پس، دشمنى دلف با پدرش و عداوت و مخالفتش با وى ـ که اظهار تشیّع و علاقه به على مى کرد ـ به آن جا رسید که بعد از مرگ پدرش، از او بدگویى مى کرد.