سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عید غدیر ، در نزد سائر مسلمین از عامّه

عید غدیر ، در نزد سائر مسلمین از عامّه

در اینجا ذکر دو نکته لازم است:

اول آنکه این عید، اختصاص به شیعه ندارد، گر چه در شیعه مزید عنایت و علاقه خاصى به آنست، اما از نقطه نظر اصل احترام و عید قرار دادن، سایر افراد مسلمین غیر از نواصب و خوارج، این روز را محترم مى‏شمارند، و عید مى‏گیرند، و روى همین اصل است که مسعودى گفته است: پیامبر اکرم درباره امیر المؤمنین على بن ابیطالب (رضى الله عنه) در غدیر خم گفت: من کنت مولاه فعلى مولاه.و این در روز هجدهم از ماه ذوالحجه بوده است.و غدیر خم نزدیک آبى است که معروف است‏به خرار در ناحیه جحفه، و ولد على و شیعته یعظمون هذا الیوم.و اولاد على و شیعان او این روز را معظم مى‏دارند.

و محمد بن طلحه شافعى گوید: ترمذى در صحیح خود، با اسناد خود از زید بن ارقم روایت کرده است که: رسول خدا فرمود: من کنت مولاه فعلىّ‏ مولاه و با این لفظ فقط ترمذى آورده و چیزى بر آن نیفزوده است.ولى غیر ترمذى نیز روزى را که این جمله را رسول خدا گفت، و موضعى را که در آن بیان کرد آورده‏اند، و آن هنگام بازگشت رسول خدا از حجة الوداع بود، در روز هجدهم از ذوالحجه، و موضع ما بین مکه و مدینه در محلى که به آن خم مى‏گفتند، در غدیرى که آنجا بود.و به همین مناسبت آن را روز را غدیر خم نام نهادند.و خود امیر المؤمنین در شعرى که سروده‏اند، و ما در گذشته آوردیم، نام غدیر خم را برده‏اند.و این روز عید شد، و موسم و محل اجتماع مردم قرار گرفت، چون وقتى بود که رسول خدا صلى الله علیه و آله على را به این منزلت رفیع تخصیص و تشریف داد، و احدى از مردم را در این منزله و مرتبه با على شریک نگردانید.

و ابن خلکان در ترجمه احوال المستعلى پسر المستنصر بالله آورده است که: بویع فى عید غدیر خم و هو الثامن عشر من ذى الحجة سنة سبع و ثمانین و اربعمائة. 

«مستعلى در روز عید غدیر خم، مردم با او به خلافت‏بیعت کردند، و آن روز روز هجدهم از شهر ذو الحجه سنه 487 از هجرت بود» .

و علامه امینى گوید که: ابن خلکان نیز در ترجمه المستنصر بالله عبیدى آورده است که: او در شب پنجشنبه، دوازده شب مانده به آخر ماه ذو الحجه سنه 487 وفات یافت.

آنگاه ابن خلکان گوید : این شب همان شب غدیر است ، یعنی شب هجدهم از ذوالحجه ، و آن غدیر ، غدیر خم است ( با ضم خاء و تشدید میم ) و من جماعت کثیری را دیده ام که می‌پرسند : این شب در چه موقع از ذوالحجه بوده است ؟ و این مکان بین مکه و مدینه است و در آنجا غدیر آبی ( برکه و آبگیر) است و گفته می‌شود که در آنجا نیزاری هم بوده است. و چون پیغمبر اکرم علیه السلام از مکه شرفها الله تعالی در سال حجه الوداع باز می‌گشتند ، و به این مکان رسیدند ، بین خود و علی بن ابی طالب عقد برادری بستند و گفتند : عَلِیٌّ مِنیِّ کَهَارُونَ مِنْ مُوسَی.اللَّهُمَّ و الِ منْ والاُه ، وَ عَادَاهُ مَنْ عَادَاهُ ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.

و شیعیان به این روز تعلق و وابستگی بزرگ دارند. و حازمی گوید : غدیر خم یک وادی است بین مکه و مدینه در جحفه که در آنجا غدیری است و پیامبر در آنجا خطبه خواندند و آن وادی معروف است به شدت وخامت و ترس ، و زیادی حرارت. الخ کلام ابن خلکان.

وثعالبی در (( ثمار القلوب )) بعد از آنکه شب غدیر را از شبهای مشهوره و معروفه در نزد امت شمرده است ، گوید : و آن شب شبی است که فردای آن رسول خدا علیه السلام بر روی جهاز اشتران خطبه خواندند، و در آن خطبه گفتند : مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ. اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ. و شیعه أین شب را بزرگ می‌دارد و به قیام و عبادت تا به صبح می‌گذراند.

و از مویدات این عید ، تبریک و تهنیتی است که شیخین و امهات المومنین ( زنهای رسول خدا ) و دیگران از صحابه ، به امر رسول خدا به امیر المومنین گفتند : و معلوم است که تهنیت از خواص عید و ایام سرور است.

دوم : آنکه تاریخ زمان این عید ، به زمانی دور دست بر می‌گردد ، که همین طور متصلاً تواریخ نشان می‌دهد ، تا می‌رسد به زمان و عصر رسول خدا که ابتدایش همان روز عید غدیر سنه دهم از هجرت بعد از حجه الوداع است که رسول خدا برای برپاکردن این مراسم در بیابان وسیع و در حضور جماعت معظم از برای برپا کردن این مراسم در بیابان وسیع و در حضور جماعات معظم از مسلمین ، مقر و مستقر حکومت خود را بعد از خود ، از جهت وجهه دنیویه و دینیه معین کرد و برای حضار از آنها مستوای شامخ و ممشای واضح جیلاً بعد جیل ونسلاً بعد نسل مشخص نمود ، و فرمود : فَلْیُبَلَّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ باید حضار به غائبین برسانند و این مشهد عظیم را بعد از ورود خود در اوطان بازگو کنند و علیهذا آن روز موسم عظیم و روز مشهودی بود که هر شخص منتحل و متعلق به اسلام را در برابر چنین بنیانگذاری متین برای امامت و خلافت مسلمانان مسرور و فرحمند می‌ساخت و بدین موهبت کبری ، مبتهج و خوشحال می‌نمود که راه شریعت و انوار احکام آن ادامه می‌ یافت ، بطوری که آراؤ فاسده و اهواء کاسده بتوانند با این منهج تا روز بازپسین در مسیر خود حرکت کنند و به کمال نفسانی و تمامیت خود از قوه و استعداد به فعلیت نائل آید.